هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند حیرت، عجز، فقر، و رابطه انسان با خداوند می‌پردازد. شاعر از ناتوانی انسان در برابر قدرت الهی، فریبندگی دنیا، و حیرت انسان در مسیر زندگی سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند تواضع، عشق الهی، و بی‌قدری انسان در برابر عظمت خدا اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۷

الهی پاره‌ای تمکین رم وحشی نگاهان را
به قدر آرزوی ما شکستی‌کج‌کلاهان را

به‌محشرگر چنین باشد هجوم حیرت قاتل
چو مژگان بر قفا یابند دست دادخواهان را

چه‌امکان است خاک ما نظرگاه بتان گردد
فریب سرمه‌نتوان داداین‌مژگان سیاهان‌را

رعونت مشکل است‌از مزرع ما سربرون آرد
که پامالی بود بالیدن این عاجزگیاهان را

گواهی چون خموشی نیست بر معمورهٔ دلها
سواد دلگشایی سرمه بس باشد صفاهان را

زشوخیهای جرم‌خویش می‌ترسم‌که‌در محشر
شکست دل به حرف آرد زبان بیگناهان را

توان زد بی‌تأمل صد زمین و آسمان برهم
کف افسوس اگر باشد ندامت دستگاهان را

نشانها نقش بر آب است در معمورهٔ امکان
نگین بیهوده در زنجیر دارد نام شاهان را

درین‌گلشن‌کهٔکسر رنگ‌تکلیف هوس‌دارد
مژه برداشتن‌کوهی است استغنا نگاهان را

صدایی از درای‌کاروان عجز می‌آید
که حیرت، هم به راهی می‌بردگم‌کرده راهان را

مزاج فقر ما باگرم وسرد الفت نمی‌گیرد
هوایی نیست بیدل سرزمین بی‌کلاهان را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.