هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر پیچیده و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند ناامیدی، عشق، فنا، عرفان و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند چمن، سایه، آینه، خط و قفل برای بیان احساسات عمیق و فلسفی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹

بی‌ثمری حصار شد در چمن امید ما
طرهٔ امن شانه‌زد سایهٔ برگ‌بید ما

آینه‌داری فنا ناز هوس نمی‌کشد
خط به رقم‌کشیده‌اند از ورق سفید ما

دردسر جهان رنگ درخور دانش است و بس
نیست به‌کسب عافیت غیرجنون مفید ما

دعوی احتیاج پوچ خجلت سعی‌کس مباد
قفل جهان بی‌دری زنگ زد ازکلید ما

عبرت چشم بسملیم‌، پردهٔ فقر ما مدر
آستر است ابرهٔ خلعت روز عید ما

گر فکند تبسمت‌گل به مزار عاشقان
بال سحرکشد نفس ازکفن شهید ما

نیست چو التفات دل میکدهٔ تعلقی
آبله پایی نفس شد قدح نبید ما

ربشهٔ تخم‌وحدتیم از تک‌وپوی مامپرس
صرف هزار جاده است منزل ناپدید ما

خاک مزار عبرتیم، پردهٔ ساز غیرتیم
زخمه به برق می‌زند ممتحن نشید ما

بیدل ازین‌کف غبارکز دل خاک جسته‌ایم
پرده‌در تحیر است‌،‌گفت تو و شنید ما
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.