هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و فلسفی به موضوعاتی مانند عشق، رنج، صبر، انتظار و بیخودی میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند آینه، غبار، آتش، و چنار بهعنوان نمادهایی برای بیان حالات درونی و عرفانی خود استفاده میکند. در نهایت، شعر به پذیرش رنج و تسلیم در برابر تقدیر اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، برخی از نمادها و استعارهها نیاز به درک ادبی و تجربهٔ زندگی بیشتری دارند.
غزل شمارهٔ ۱۹۲
آخر به لوح آینهٔ اعتبار ما
چیزی نوشتنیست یه خط غبارما
بزم از دلگداخته لبریز میشود
مینا اگرکنند زسنگ مزارما
آتش به دامن استکف دست بیبران
راحت مجوز سایهٔ برگ چنار ما
ما وسراغ مطلب دیگرچه ممکن است
درچشم ما شکست ضعیفی غبارما
نقش قدم ز خاکنشینان حیرت است
امید نیست واسطهٔ انتظار ما
تمثال ما همان نفس واپسین بس ست
آیینه هرنفس ننمایی دچارما
تمکین به سازخنده مواسا نمی کند
ازکبک میرمد چو صداکوهسار ما
غیرت ز بسکه حوصله سامان شرم بود
خمیازه هم قدح نکشید از خمار ما
رنگ بهار، خون شهید از حناگذشت
اینگلکهکرد تحفهٔ دست نگار ما
چونشمع قانعایم بهٔک داغ ازاین چمن
گل بر هزار شاخ نبندد بهار ما
سر برنداشتیم زتسلیم عاجزی
زانو شکست آینهٔ اختیار ما
ای بیخودی بیاکه زمانی زخود رویم
جز ما دگرکه نامه رساند به یار ما
گفتم به دل: زمانه چه درد زگیرودار
خندید وگفت: آنچه نیاید بهکار ما
بیمدعا ستمکش حیرانی خودیم
بیدل به دوشکس نتوان بست بار ما
چیزی نوشتنیست یه خط غبارما
بزم از دلگداخته لبریز میشود
مینا اگرکنند زسنگ مزارما
آتش به دامن استکف دست بیبران
راحت مجوز سایهٔ برگ چنار ما
ما وسراغ مطلب دیگرچه ممکن است
درچشم ما شکست ضعیفی غبارما
نقش قدم ز خاکنشینان حیرت است
امید نیست واسطهٔ انتظار ما
تمثال ما همان نفس واپسین بس ست
آیینه هرنفس ننمایی دچارما
تمکین به سازخنده مواسا نمی کند
ازکبک میرمد چو صداکوهسار ما
غیرت ز بسکه حوصله سامان شرم بود
خمیازه هم قدح نکشید از خمار ما
رنگ بهار، خون شهید از حناگذشت
اینگلکهکرد تحفهٔ دست نگار ما
چونشمع قانعایم بهٔک داغ ازاین چمن
گل بر هزار شاخ نبندد بهار ما
سر برنداشتیم زتسلیم عاجزی
زانو شکست آینهٔ اختیار ما
ای بیخودی بیاکه زمانی زخود رویم
جز ما دگرکه نامه رساند به یار ما
گفتم به دل: زمانه چه درد زگیرودار
خندید وگفت: آنچه نیاید بهکار ما
بیمدعا ستمکش حیرانی خودیم
بیدل به دوشکس نتوان بست بار ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.