هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، سرشار از تصاویر شاعرانه و مضامین عرفانی است. شاعر از عشق، رنج، خموشی، شکست و جستجوی معنا سخن می‌گوید. او از خاکستر و شعله، اشک و خجلت، و آزادی و قفس به‌عنوان نمادهایی برای بیان حالات درونی خود استفاده می‌کند. شعر به‌شدت احساسی و عمیق است و از مفاهیمی مانند عشق، رنج بشری، و جستجوی حقیقت پرده برمی‌دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از تصاویر و مضامین آن (مانند رنج، شکست، و اندوه) نیاز به درک عاطفی بالاتری دارند که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی بهتر درک می‌شوند.

غزل شمارهٔ ۱۹۱

نیست خاکسترما شعله صفت بسترما
رنگ آرام برون تاخته ازپیکر ما

ناله‌ها در شکن دام خموشی داریم
خفته پرواز در آغوش شکست پر ما

اشک شمعیم‌که از خجلت اظهار نیاز
با عرق می‌چکد از جبههٔ خودگوهر ما

معنی آبلهٔ بسته به خون جگریم
بی‌تأمل نگذشته‌ست‌کسی از سر ما

بسکه مخمور تمنای تو رفتیم به خاک
گل خمیازه توان چید ز خاکستر ما

بی‌جمالت به لباس مژهٔ اشک‌آلود
می‌کند روز سیه‌گریه به چشم ترما

در مقامی که سخن آینه‌پرداز دل‌است
چون خموشی نفس سوخته شد جوهرما

معنی سرخط پیشانی ما نتوان خواند
چون شررگم شده در سنگ پی اختر ما

کینهٔ ما اثر جنبش مژگان دارد
نخلیده‌ست مگر در دل خود نشتر ما

یک قلم نسخهٔ وارستگی آینه‌ایم
هیچ نقشی نبرد سادگی از دفتر ما

همه جا عرض سبکروحی شبنم داریم
دل سنگین نشود همچوگوهر لنگر ما

حاصل جام امل نشئهٔ آزادی نیست
تا قفس می‌رسد اندیشهٔ مشت پر ما

بسکه جان سختی ما آینهٔ خجلت بود
هرکه شد آب ز درد تو،‌گذشت ازسر ما

بیدل ازهمت مخمور می عشق مپرس
بی‌گداز دو جهان پر نشود ساغر ما
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.