هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق و فلسفی شاعر دربارهٔ وجود، عشق، رنج و آزادی است. شاعر خود را همچون عنقایی بینیاز توصیف میکند که در جهانی دیگر ساکن است و از امتیازات بیهمتایی برخوردار است. او از ناامیدی، فراموشی و انتظار سخن میگوید، اما در عین حال بر آزادی و رهایی تأکید دارد. شعر پر از تصاویر نمادین مانند یوسف، فرهاد و عنقا است که به مفاهیم عرفانی و اگزیستانسیالیستی اشاره دارند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۱۸
همچو عنقا بینیاز عرض ایجادیم ما
یعنی آن سوی جهان یک عالم آبادیم ما
کس درین محفل حریف امتیاز ما نشد
پرفشانیهای بیرنگ پریزادیم ما
اشکیأسیم ای اثر از حال ما غافل مباش
با دو عالم نالهٔ خونگشته همزادیم ما
شخصنسیان شکوهسنجغفلت احبابنیست
تا فراموشی به خاطرهاست در یادیم ما
نسبت محویت از ما قطعکردن مشکل است
حسن تا آیینه دارد حیرت آبادیم ما
محرمکیفیت ما حیرت تشویش نیست
چون فسون ناامیدی راحت ایجادیم ما
یوسفستان است عالمتا بهخود پرداختیم
درکف شوق انتظارکلک بهزادیم ما
دستگاه بیپر و بالی بهشت دیگر است
نازمفروش ای قفس درچنگ صیادیم ما
آمد و رفت نفس سامان شوق جانکنیست
زندگی تا تیشه بر دوش است فرهادیم ما
بیتردد همچو آبگوهر ز جا میرویم
خاک نتوان شد به این تمکینکه بر بادیم ما
چونسپندای دادرسصبریکهخاکسترشویم
سرمه خواهدگفت آخرتا چه فریادیم ما
قیدهستی چون نفس بال وپر پرواز ماست
هرقدر بیدلگرفتاریست آزادیم ما
یعنی آن سوی جهان یک عالم آبادیم ما
کس درین محفل حریف امتیاز ما نشد
پرفشانیهای بیرنگ پریزادیم ما
اشکیأسیم ای اثر از حال ما غافل مباش
با دو عالم نالهٔ خونگشته همزادیم ما
شخصنسیان شکوهسنجغفلت احبابنیست
تا فراموشی به خاطرهاست در یادیم ما
نسبت محویت از ما قطعکردن مشکل است
حسن تا آیینه دارد حیرت آبادیم ما
محرمکیفیت ما حیرت تشویش نیست
چون فسون ناامیدی راحت ایجادیم ما
یوسفستان است عالمتا بهخود پرداختیم
درکف شوق انتظارکلک بهزادیم ما
دستگاه بیپر و بالی بهشت دیگر است
نازمفروش ای قفس درچنگ صیادیم ما
آمد و رفت نفس سامان شوق جانکنیست
زندگی تا تیشه بر دوش است فرهادیم ما
بیتردد همچو آبگوهر ز جا میرویم
خاک نتوان شد به این تمکینکه بر بادیم ما
چونسپندای دادرسصبریکهخاکسترشویم
سرمه خواهدگفت آخرتا چه فریادیم ما
قیدهستی چون نفس بال وپر پرواز ماست
هرقدر بیدلگرفتاریست آزادیم ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.