هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات پیچیده و متناقض شاعر است که میان حیرت، وحشت، آرامش، و ناامیدی در نوسان است. شاعر از موهوم بودن هستی، خاموشی از شرم، و ناامیدی سخن می‌گوید، اما در عین حال به زیبایی‌های طبیعت و صفای دل اشاره دارد. او از تشنگی معنوی، اشک‌های بی‌تابی، و ناله‌های درونی می‌گوید و در پایان آرزو می‌کند که خوبان او را به یاد آورند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و اضطراب نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

غزل شمارهٔ ۲۳۰

حیرتیم اما به وحشتها هماغوشیم ما
همچوشبنم با نسیم صبح همدوشیم ما

هستی موهوم مایک لب‌گشودن بیش نیست
چون‌حباب از خجلت اظهار خاموشیم ما

شور این دریا فسون اضطراب ما نشد
از صفای دل چوگوهر پنبه درگوشیم ما

خواب ما پهلو نزد بر بستر دیبای خلق
ازنی مژگان خود چون چشم خس پوشیم ما

بحر هم نتواند از ماکرد رفع تشنگی
جوهریم آب‌ از دم شمشیر می‌نوشیم ما

گاه در چشم تر وگه برمژه‌گاهی به خاک
همچو اشک ناامیدی خانه بردوشیم ما

شوخ چشمی نیست‌کار ما به رنگ آینه
چون حیا پیراهنی از عیب می‌پوشیم ما

چشمهٔ بیتابی اشکیم ز توفان شوق
با نفس پر می‌زنیم وناله می‌جوشیم ما

مرکزگوهر برون‌گرد خط‌گرداب نیست
هرکجا حرفی ازآن لب سرزندگوشیم ما

کی بود یارب‌که‌خوبان یاد این بیدل‌کنند
کزخیال خوشدلان چون غم‌فراموشیم ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.