هوش مصنوعی: این شعر با تصاویر شاعرانه و نمادین، حالتی از ناآرامی، عشق، رنج و جستجوی معنا را بیان می‌کند. شاعر از عناصری مانند گل، شبنم، شعله و خاک برای توصیف وضعیت روحی خود و جامعه استفاده می‌کند. احساساتی مانند بی‌قراری، عشق آتشین، ناتوانی و امید به روشنایی در متن مشهود است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر، نیاز به درک و تجربه‌ی کافی از زندگی دارد. همچنین استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۹

غنچه‌سان بی‌در است خانهٔ ما
بیضه گل کرده آشیانهٔ ما

همچو شبنم‌درین چمن محو است
به نم چشم آب و دانهٔ ما

بال بربال شهرت عنقاست
رنگ آرام در زمانهٔ ما

نیست جزشعله خاک معبد عشق
جبهه سوز است آستانهٔ ما

خواب راحت نه‌ایم‌، دردسریم
مشنو از هیچ کس فسانهٔ ما

ناتوان طایر پرکاهیم
گردباد است آشیانهٔ ما

ننشیند مگر به خاک درت
اشک بی‌دست و پا روانهٔ ما

می‌کشد انفعال آزادی
سرو از آه عاشقانهٔ ما

شعله‌آهنگ‌خون‌منصوریم
ساز ما سوخت از ترانهٔ ما

حیلهٔ زندگی‌نقاب فناست
کاش روشن شود بهانهٔ ما

دل جمع‌این زمان چه‌امکان است
ریشه‌گل‌کرد و رفت دانهٔ ما

بس بود همچو دیدهٔ بیدل
شوق دیدار شمع خانهٔ ما
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.