هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از بیدل دهلوی بیان‌گر مستی معنوی و عشق به معشوق حقیقی است. شاعر از رهایی از خودپرستی و رسیدن به می‌پرستی (عشق الهی) سخن می‌گوید، و تأکید می‌کند که عشق و شوق به دوست (خدا) چنان او و رفیقانش را مست کرده که از خود بیخود شده‌اند. بیدل در ابیات پایانی به فروتنی خود در برابر سروقدی (معشوق) اشاره می‌کند و از بلندهمتی و پستی راهش می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده‌ای مانند 'مستی' و 'شراب هستی' نیازمند درک بالاتری از ادبیات و فلسفه است که معمولاً برای نوجوانان زیر 16 سال قابل هضم نیست.

غزل شمارهٔ ۲۵۵

ز باده‌ای‌ست به بزم شهود، مستی ما
که‌کرد رفع خمار شراب هستی ما

بگو به‌شیخ‌که زکفرتا به دین فرق است
ز خودپرستی تو تا به می‌پرستی ما

زد0بم دست به دامان عشق از همه پیش
مراد ما شده حاصل ز پیش‌دستی ما

به راه دوست چنان مست بادهٔ شوقیم
که بیخودند رفیقان ما ز مستی ما

به پیش سرو قدی خاک راه شد بیدل
بلند همتی ماببین‌وپستی ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.