هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی غنی و تصاویر پیچیده، به بیان احساسات شاعر درباره زندگی، عشق، رنج‌های وجودی و ناامیدی می‌پردازد. شاعر از ناکامی‌ها، شکست‌ها و بی‌عدالتی‌های زندگی سخن می‌گوید و از غفلت دیگران و تنهایی خود گلایه می‌کند. او از مفاهیمی مانند عشق، وفا، صنع و هوس نیز بهره می‌برد تا عمق احساسات خود را بیان کند.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و از تصاویر پیچیده و استعاره‌های سنگین استفاده می‌کند که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، مضامین غم‌انگیز و ناامیدکننده آن ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۸

کلک مصوراز چه ننگ‌،‌کرد نظربه‌سوی ما
رنگ شکسته غیرشرم خنده نزدبه روی ما

چارهٔ عیب زندگی غیر عدم‌که می‌کند
سخت به روی ما فتاد بخیهٔ بی‌رفوی ما

باهمه وضع پیش و پس نیست‌کسی خلاف‌کس
زشتی ما نمود وبس آینه را عدوی ما

می‌گذرد نسیم مصر بال‌گشا از این چمن
لیک دماغ‌گل‌کراست تا برسد به بوی ما

غفلت خلق بوده است مخمل‌کارگاه صنع
چشم به‌خواب نازدوخت چون مژه موبه موی ما

دل به‌شکست عهد بست‌، تا نفس از فغان نشست
معنی ناک آفرید چینی آرزوی ما

نیست به باغ خشک وترمغزتأملی دگر
سر به هوا چو موی سر ریشه زد ازکدوی ما

ذوق تعین هوس‌، رنج تعلق است و بس
می‌فشرد تکلف بند قباگلوی ما

سعی طهارت دوام برد ز ما صفای دل
کار تیممی نکرد خاک بسر وضوی ما

در پس زانوی ادب خشک بجا نشسته‌ایم
ننگ‌تری چراکشد موج‌گوهر سبوی ما

طفل تجاهل هوس فاخته داشت در قفس
گشت زعشق منفعل‌کوکوی هرزه‌گوی ما

بیدل ازین بهار رفت برگ طراوت وفا
برکه نماید انفعال رنگ پریده روی ما
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.