هوش مصنوعی: این شعر از مولانا بیدل دهلوی، با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، به موضوعاتی مانند صفای باطن، رهایی از کدورت‌های درونی، عشق و عشرت، و اهمیت آرامش درون می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند آیینه، مینا، ساغر و باده برای بیان حالات روحی و عرفانی استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۳

کدامین نشئه بیرون داد راز سینهٔ مینا
که عکس موج می‌شد جوهرآیینهٔ مینا

چنان صاف ست از زنگ‌کدورت سینهٔ مینا
که می‌تابد چو جوهر نشئه از آیینهٔ مینا

سزدگرگوش ساغر آشنای این نواگردد
که راز میکشان‌گل‌کرده است از سینهٔ مینا

کدورت با صفای مشرب ما برنمی‌آید
نبندد صورت تمثال زنگ آیینهٔ مینا

به تمکینم چسان خفّت رساندکوشش‌گردون
ببازد بیستون رنگ وقار ازکینهٔ مینا

تهی دستیم چون ساغر خدا را ساقیا رحمی
به روی بخت ما بگشا درگنجینهٔ مینا

خوشا صبحی‌که شاه ملک عشرت جلوه ریزآید
به زرین تخت جام از قصر زنگارینهٔ مینا

مقیم‌گوشهٔ دل باش‌،‌گر آسودگی خواهی
که حیرت می‌شود سیماب در آیینهٔ مینا

همان خاک سیه اکنون لباس دل به بر دارد
صفا مفت است منگرکسوت پارینهٔ مینا

بهار نشئه‌ام‌، عیش دماغم‌، بادهٔ صافم
مرا باید نشاندن در دل بی‌کینهٔ مینا

ادب‌کوشید در ضبط خود وتعطیل شد نامش
به روز وصل ما ماند شب آدینهٔ مینا

به آفت سخت نزدیکند نازک طینتان بیدل
بود با سنگ و آتش الفت دیرینهٔ مینا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.