هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به مفاهیمی مانند گذر زمان، ناامیدی، وحدت وجود، و پیچیدگی‌های زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به بیان احساسات و تفکرات فلسفی خود دربارهٔ هستی و انسان می‌پردازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و گذر زمان نیاز به بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۲۷۵

تاراجگرگل بود بدمستی اجزاها
کهسار تهی گردید از شوخی میناها

مستقبل‌این محفل جز قصهٔ ماضی نیست
تا صبحدم محشر دی خفته به فرداها

دشوار پسندیها بر ماگره دل بست
گرخون نخورد فطرت حل است معماها

معنی همه‌مشکوف است‌، تأویل عبارت چند؟
تمثال نمی‌خواهد آیینهٔ سیماها

نامحرمی عالم تا حشر نگرددکم
افتاده به روی هم پنهانی و پیداها

وحدت نکند تشویش از بیش وکم‌کثرت
سرچشمه چه نم بازد از خشکی دریاها

کس مانع جولان نیست اما چه توان‌کردن
چون آبله معذورند دامن به ته پاها

از خاک تو تاگردی‌ست موضوع پرافشانی
در خواب عدم باقی‌ست هذیان من و ماها

پیش است به هرگامت صد مرحله نومیدی
دنیا نفسی دارد آمادهٔ عقباها

در چارسوی اوهام تا کی الم تنگی
برگوشهٔ دل پیچید یک دامن و صحراها

بیدل طرب و ماتم مفت اثر هستی‌ست
ما کارگه رنگیم رنگ است تماشاها
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.