هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از حالات متضاد و پیچیده‌ی درونی خود سخن می‌گوید. او خود را در حالات مختلفی مانند پریشانی، جمع بودن، نور و دود، شکر و شیر، و جنون توصیف می‌کند. شاعر هویت خود را به طور مشخص تعریف نمی‌کند و خود را نه این و نه آن می‌داند. او از این که نامش را نمی‌داند و نمی‌تواند خود را به چیزی یا کسی نسبت دهد، ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، بیان حالات متضاد و پیچیده‌ی درونی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۶۷

این شکل که من دارم ای خواجه کِه را مانَم؟
یک لحظه پَری شکلَم، یک لحظه پَری خوانَم

در آتشِ مُشتاقی، هم جَمعَم و هم شَمعَم
هم دودم و هم نورم، هم جمع و پَریشانَم

جُز گوشِ رَبابِ دل، از خشمْ نَمالَم من
جُز چَنگِ سعادت را از زَخْمه نَرنجانَم

چون شِکَّر و چون شیرم، با خود زَنَم و گیرم
طَبْعَم چو جُنون آرَد، زَنجیرْ بِجُنبانَم

ای خواجه چه مُرغَم من، نی کَبکَم و نی بازَم
نی خوبَم و نی زشتَم، نی اینَم و نی آنَم

نی خواجهٔ بازارم، نی بُلبُلِ گُلْزارم
ای خواجه تو نامَمْ نِهْ، تا خویش بِدان خوانَم

نی بندهٔ نه آزادم، نی مومْ نه پولادم
نی دل به کسی دادم، نی دِلْبَرِ ایشانَم

گَر در شَرَم و خیرم، از خود نه‌‌‌‌‌ام ‌از غیرم
آن سو که کَشَد آن کَس، ناچار چُنان رانَم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.