۲۹۶ بار خوانده شده
ای موجزن بهار خیالت ز سینهها
جوش پری نشسته برون ز ابگینهها
جور تهر پنبهکارگلستان داغ دل
تیغت زبان ده دهن زخم سینهها
سودایی تو با گهر تاج خسروان
جوید ز جوش آبلهٔ پا قرینهها
ازفضل ورحمت تولب رشک می گزد
بر ناخن شکستهکلید خزینهها
در خرقهٔ نیازگدایان درگهت
نازد به شوخی پر طاووس پینهها
نازکدلان باغ تو چون شبنم سحر
برروی برگگل شکنند آبگینهها
در قلزم خیال تو نتوانکنار جست
خلقی در آب آینه دارد سفینهها
دل را محبت تو همان خاکسار داشت
ویرانه را غنا نرسد از دفینهها
چوبیدل آنکه مهررخت دلنشین اوست
نقش نگین نمیشودش حرفکینهها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جوش پری نشسته برون ز ابگینهها
جور تهر پنبهکارگلستان داغ دل
تیغت زبان ده دهن زخم سینهها
سودایی تو با گهر تاج خسروان
جوید ز جوش آبلهٔ پا قرینهها
ازفضل ورحمت تولب رشک می گزد
بر ناخن شکستهکلید خزینهها
در خرقهٔ نیازگدایان درگهت
نازد به شوخی پر طاووس پینهها
نازکدلان باغ تو چون شبنم سحر
برروی برگگل شکنند آبگینهها
در قلزم خیال تو نتوانکنار جست
خلقی در آب آینه دارد سفینهها
دل را محبت تو همان خاکسار داشت
ویرانه را غنا نرسد از دفینهها
چوبیدل آنکه مهررخت دلنشین اوست
نقش نگین نمیشودش حرفکینهها
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.