هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر پیچیده و استعارههای غنی، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، تقوا، و مرگ میپردازد. شاعر از ناامیدی، تنهایی، و بیاعتباری دنیا سخن میگوید و بر اهمیت صداقت و سادگی تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از استعارهها و واژگان به کار رفته نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارند.
غزل شمارهٔ ۳۱۸
باز آب شمشیرت از بهار جوشیها
داد مشت خونم را یادگل فروشیها
ناله تا نفس دزدید من به سرمه خوابیدم
کرد شمع این محفل داغم از خموشیها
یا تغافل از عالم یا ز خود نظر بستن
زین دوپرده بیرون نیست ساز عیبپوشیها
مایهدار هستی را لاف ما و من ننگ است
بیبضاعتان دارند عرض خودفروشیها
زاهدی نمیدانم تقویی نمیخواهم
سینه صافیی دارم نذر درد نوشیها
سازمحفل هستی پرگسستن آهنگاست
از نفسکه میخواهد عافیت سروشیها
محرم فنا بیدل زیر بارکسوت نیست
شعلهجامهای دارد از برهنه دوشیها
داد مشت خونم را یادگل فروشیها
ناله تا نفس دزدید من به سرمه خوابیدم
کرد شمع این محفل داغم از خموشیها
یا تغافل از عالم یا ز خود نظر بستن
زین دوپرده بیرون نیست ساز عیبپوشیها
مایهدار هستی را لاف ما و من ننگ است
بیبضاعتان دارند عرض خودفروشیها
زاهدی نمیدانم تقویی نمیخواهم
سینه صافیی دارم نذر درد نوشیها
سازمحفل هستی پرگسستن آهنگاست
از نفسکه میخواهد عافیت سروشیها
محرم فنا بیدل زیر بارکسوت نیست
شعلهجامهای دارد از برهنه دوشیها
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.