هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر خود را به عنوان طبیبی حکیم و الهی معرفی میکند که از بغداد آمده و بسیاری از بیماران را درمان کرده است. او از توانایی خود در درمان بیماریهای روحی و جسمی سخن میگوید و تأکید میکند که او و همکارانش بدون طمع و پلیدی، تنها برای کمک به دیگران فعالیت میکنند. شاعر همچنین هشدار میدهد که نباید به هر کسی اعتماد کرد و از لاف زدن بیمورد پرهیز کرد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات و مفاهیم مانند هشدار درباره اعتماد نکردن به دیگران و پرهیز از لاف زدن، نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۴۷۴
حَکیمیم، طَبیبیم، زِ بَغداد رَسیدیم
بَسی عِلَّتیان را زِ غَمْ بازخَریدیم
سَبَلهای کُهُن را، غَمِ بیسَر و بُن را
زِ رَگْها ش و زِ پِیْها ش، به چَنگاله کَشیدیم
طَبیبانِ فَصیحیم، که شاگردِ مَسیحیم
بَسی مُرده گرفتیم، دَرو روحْ دَمیدیم
بِپُرسید از آنها، که دیدند نشانها
که تا شُکر بگویند، که ما از چه رَهیدیم
رسیدند طَبیبانْ زِ رَهِ دورْ غریبان
غَریبانه نمودند دَواها که ندیدیم
سَرِ غُصّه بکوبیم، غم از خانه بِروبیم
همه شاهِد و خوبیم، همه چون مَهِ عیدیم
طَبیبانِ اِلهیم، زِ کَسْ مُزد نخواهیم
که ما پاکْ روانیم، نه طَمّاع و پَلیدیم
مَپِنْدار که این نیز، هَلیلهست و بَلیلهست
که این شُهره عَقاقیر زِ فردوس کَشیدیم
حَکیمانِ خَبیریم، که قارورِه نگیریم
که ما در تَنِ رَنْجور، چو اندیشه دَویدیم
دَهان باز مَکُن هیچ، که اغلب همه جُغدند
دِگَر لاف مَپّران که ما بازپَریدیم
بَسی عِلَّتیان را زِ غَمْ بازخَریدیم
سَبَلهای کُهُن را، غَمِ بیسَر و بُن را
زِ رَگْها ش و زِ پِیْها ش، به چَنگاله کَشیدیم
طَبیبانِ فَصیحیم، که شاگردِ مَسیحیم
بَسی مُرده گرفتیم، دَرو روحْ دَمیدیم
بِپُرسید از آنها، که دیدند نشانها
که تا شُکر بگویند، که ما از چه رَهیدیم
رسیدند طَبیبانْ زِ رَهِ دورْ غریبان
غَریبانه نمودند دَواها که ندیدیم
سَرِ غُصّه بکوبیم، غم از خانه بِروبیم
همه شاهِد و خوبیم، همه چون مَهِ عیدیم
طَبیبانِ اِلهیم، زِ کَسْ مُزد نخواهیم
که ما پاکْ روانیم، نه طَمّاع و پَلیدیم
مَپِنْدار که این نیز، هَلیلهست و بَلیلهست
که این شُهره عَقاقیر زِ فردوس کَشیدیم
حَکیمانِ خَبیریم، که قارورِه نگیریم
که ما در تَنِ رَنْجور، چو اندیشه دَویدیم
دَهان باز مَکُن هیچ، که اغلب همه جُغدند
دِگَر لاف مَپّران که ما بازپَریدیم
وزن: مفاعیل مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.