هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر طبیعت مانند آب، دریا، موج و شبنم، به بیان احساسات عمیق انسانی مانند عشق، حسرت، آرزو و وحدت وجود می‌پردازد. شاعر از آب به‌عنوان نماد زندگی، حرکت و تغییر یاد می‌کند و با ترکیب آن با مفاهیم عرفانی و فلسفی، به جستجوی معنی و آرامش در هستی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی به‌کار رفته در شعر، نیازمند درک و تجربه‌ی زندگی است که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک می‌باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۳

باز درگلشن ز خویشم می‌برد افسون آب
در نظر طرز خرامی دارم از مضمون آب

شورش امواج این دریا خروش بزم‌کیست
نغمه‌ای تر می‌فشارد مغزم از قانون آب

برنمی‌دارد دورنگی طینت روشندلان
در رگ‌موجش همان‌آب است رنگ خون آب

همچو شبنم اشک ما آیینهٔ آه است و بس
بر هوا ختم است اینجا وحشت مجنون آب

شد عرق شبنم طرازگلستان شرم یار
این‌گهر بود انتخاب نسخهٔ موزون آب

آرزوگر تشنهٔ رفع غبار حسرت است
با وجود تیغ او نتوان شدن ممنون آب

نیست سیر عالم نیرنگ جای دم زدن
عشق دریاهای آتش دارد و هامون آب

معنی آسودگی نفس طلسم خامشی‌ست
برمن ازموج‌گهرشد روشن این مضمون آب

طبعم از آشفتگی دام صفای دیگر است
درخور امواج باشد حسن روزافزون آب

قلزم امکان نم موج سرابی هم نداشت
تشنگیهاکرد ما را اینقدر مفتون آب

وحدت‌از خودداری‌ما تهمت‌آلود دویی‌ست
عکس در آب است تا استاده‌ای بیرون آب

صاف‌طبعانند بیدل بسمل شوق بهار
جادهٔ رگهای گل دارد سراغ خون آب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.