هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و عاشقانه از مولانا جلالالدین بلخی است که در آن شاعر از عشق به معشوق و رسیدن به حقیقت وجود سخن میگوید. او از رهایی از عدم و رسیدن به یار، و همچنین از تأثیر عشق در دگرگونی جهان و درک اسرار هستی صحبت میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۱۴۸۲
چون در عَدَم آییم و سَر از یار بَرآریم
از سنگِ سِیَهْ نَعْرهٔ اِقْرار بَرآریم
بر کارگَهِ دوستْ چو بر کار نِشِینیم
مَر جُمله جهان را همه از کار بَرآریم
گُلْزارِ رُخِ دوستْ چو بیپَرده بِبینیم
صد شُعله زِعشق از گُل گُلْزار بَرآریم
بر دُلدُلِ دلْ چون فَکَنَد دولتِ ما زین
بَسْ گَرد که ما از رَهِ اسرار بَرآریم
چون از میِ شَمسُ الْحَقِ تبریز بِنوشیم
صد جوشِ عَجَب از خُم و خَمّار بَرآریم
از سنگِ سِیَهْ نَعْرهٔ اِقْرار بَرآریم
بر کارگَهِ دوستْ چو بر کار نِشِینیم
مَر جُمله جهان را همه از کار بَرآریم
گُلْزارِ رُخِ دوستْ چو بیپَرده بِبینیم
صد شُعله زِعشق از گُل گُلْزار بَرآریم
بر دُلدُلِ دلْ چون فَکَنَد دولتِ ما زین
بَسْ گَرد که ما از رَهِ اسرار بَرآریم
چون از میِ شَمسُ الْحَقِ تبریز بِنوشیم
صد جوشِ عَجَب از خُم و خَمّار بَرآریم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.