هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به مفاهیمی مانند گذر زمان، حقیقت وجود، بندگی، عبرت‌آموزی از طبیعت، وحدت وجود و رهایی از ظواهر می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر نمادین مانند خاک، گلشن، آینه و عود، مخاطب را به تفکر در مورد ذات هستی و رسیدن به معرفت دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۶۵

هرچه از مدت هست و بود است
دیرها پیش خرام زود است

نفیت اثبات حقیقت دارد
خاک گشتن همه جا موجود است

اگر از بندگی اگاه شوی
هر طرف سجده کنی معبود است

چشم شبنم همه اشک است اینجا
بوی این ‌گلشن عبرت دود است

رنگ این باغ شکستی دارد
برگ گل دامن چین‌آلود است

خود فروشی اگرت مطلب نیست
به شکست آینه دادن جود است

بی‌تکلف به هوس باید سوخت
چوب تعلیم محبت‌، عود است

سر خط حسن‌که دازد امروز
لوح آیینه بهاراندود است

آنکه آن سوی جهاتش خوانی
تا تو محو جهتی محدود است

بیدل از ظاهر و مظهر بگذر
جلوه‌، تا آینه‌، نامشهود است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.