هوش مصنوعی: این شعر به بیان دشواری‌های عشق، فراق، و ناپایداری زندگی می‌پردازد. شاعر از اشک، اندوه، و ناتوانی در بیان احساسات سخن می‌گوید و به دشواری‌های درک معانی عمیق و گذر عمر اشاره می‌کند. همچنین، تضاد بین عقل و عشق و ناپایداری دنیا را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و گذر عمر نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۸۰

ز گریه‌، سیری چشم پر آب دشوار است
خیال دامن اشک‌، از سحاب دشوار است

جنونی از دل افسرده‌ گل نکرد افسوس
به موج آب‌گهرپیچ و تاب دشوار است

به غیر ساغر چشمم‌، که اشک‌، بادهٔ اوست
گرفتن از گل حیرت ‌گلاب دشوار است

نه لفظ دانم و نی معنی ا ینقدر دانم
که‌ گر سخن ز تو باشد جواب دشوار است

فسون عقل نگردد حریف غالب عشق
کتان‌گرو برد از ماهتاب دشوار است

زوال وهم خزان و بهار معنی نیست
فسردگی زگل آفتاب دشوار است

ز عمر فرصت آرام چشم نتوان داشت
ز برق و باد وداع شتاب دشوار است

پل‌ گذشتن عمرست قامت پیری
اقامت تو به پشت حباب دشوار است

نمی‌تپد دل خون‌گشته در غبار هوس
سراغ قهوه به جام شراب دشوار است

خروش دهر شنیدی، وداع راحت گیر
به این فسانه سر و برک خواب دشوار است

به ‌وصل‌، حیرت‌ و در هجر، شوق ‌حایل ‌ماست
بهوش باش که رفع حجاب دشوار است

حیا، زکف ندهد دامن ادب بیدل
گرفتن‌ گهر از مشت آب دشوار است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.