هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که بر مفاهیمی مانند قناعت، عجز در برابر هستی، رهایی از خودپرستی، و تسلیم در برابر تقدیر تأکید دارد. شاعر با استفاده از تصاویر نمادین مانند چراغ عافیت، کشتی درویش، و حباب اجزای موج، به خواننده یادآوری می‌کند که تکبر و تعلقات مادی بی‌فایده است و رسیدن به آرامش در گرو پذیرش ناتوانی و فروتنی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این متن برای درک و تجربه‌ی نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از زبان نمادین و استعاری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۹۳

سر خط درس‌کمالت منتخب دانی بس است
ازکتاب ‌ما و من سطر عدم‌خوانی‌ بس است

چند باید چیدن ای غافل بساط اعتبار
از متاع‌کار و بارت آنچه نتوانی بس است

تا درین محفل چراغ عافیت روشن کنی
پردهٔ فانوس‌ رازت چشم‌ قربانی بس است

ناتوان از خجلت اظهار هستی آب شد
از لباس ‌نیستی یک اشک عریانی بس است

رفته‌ای از خود اقامت آرزوییهات چند
نقش‌پایی‌گر درین وبرانه بنشانی بس است

عجز بنیادت گر از انصاف دارد پایه‌ای
از رعونت‌اینکه‌خود راخاک‌می‌دانی‌بس‌است

نیست از خود رفتن ما قابل بازآمدن
گر عناتها برنگردد رنگ‌گردانی بس است

در محیط انقلاب اعتبارات فنا
کشتی‌ درویش ما گر نیست‌ توفانی، ‌بس است

امتیاز محو او برآب وگل موقوف نیست
عنصر کیفیت آیینه حیرانی بس است

ای‌حباب اجزای‌ موجی، سازت‌از خود رفتن است
یک تامل‌وار اگر با خود فرو مانی بس است

بر خط تسلیم رو بیدل‌ که مانند هلال
پای سیر آسمانت نقش پیشانی بس است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.