هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی نمادین و فلسفی، به موضوعاتی مانند گذرایی عمر، بیهودگی غرور و هوس، اهمیت استفاده از فرصتها، و ناپایداری دنیا میپردازد. شاعر با تصاویر زیبا و استعاری، خواننده را به تأمل درباره زندگی و مرگ دعوت میکند.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۵۵۸
زین سال و ماه فرصت کارت منزه است
مژگان دمی که سایه کند روز بیگه است
تا کی غرور چیدن و واچیدن هوس
در خانه این بساط که افکندهای ته است
سعی نفس چو شمع به پستیست رهبرت
چندانکه -ریسمان تو دارد اثر چه است
بیوهم پیش و پسگذر، ای قاصد عدم
خواهی دچار امن شد آیینه در ره است
فرصت کجاست تا غم سود و زیان کشی
این ما و من چو عمر شرر مرگ ناگه است
اقبال مردکار مکافات ظلم نیست
زنن فتنهگر تو غافلی ادبار آگه است
افسون جاه میکشد آخر به خسّتت
چون آستین درازکنی دستکوته است
انکار عاجزان مکن ای طالب کمال
در ناخن هلال کلید در مه است
از معنی دعای بت و برهمن مپرس
این رام رام نیست همان الله الله است
بیدل تأملی که درین بزم شیشه را
یکسر صدای ربختن اشک قهقه است
مژگان دمی که سایه کند روز بیگه است
تا کی غرور چیدن و واچیدن هوس
در خانه این بساط که افکندهای ته است
سعی نفس چو شمع به پستیست رهبرت
چندانکه -ریسمان تو دارد اثر چه است
بیوهم پیش و پسگذر، ای قاصد عدم
خواهی دچار امن شد آیینه در ره است
فرصت کجاست تا غم سود و زیان کشی
این ما و من چو عمر شرر مرگ ناگه است
اقبال مردکار مکافات ظلم نیست
زنن فتنهگر تو غافلی ادبار آگه است
افسون جاه میکشد آخر به خسّتت
چون آستین درازکنی دستکوته است
انکار عاجزان مکن ای طالب کمال
در ناخن هلال کلید در مه است
از معنی دعای بت و برهمن مپرس
این رام رام نیست همان الله الله است
بیدل تأملی که درین بزم شیشه را
یکسر صدای ربختن اشک قهقه است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.