هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند رنج‌های زندگی، ناامیدی، عشق، فروتنی و جستجوی معنا می‌پردازد. شاعر از دردها و اضطراب‌های وجودی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق، ایثار و پذیرش سرنوشت اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و رنج‌های وجودی نیاز به بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۵۸۲

زندگانی از نفس آفت بنا افتاده است
طرف سیلی در پی تعمیر ما افتاده است

تنگ کرد آفاق را پیچیدن دود نفس
گرنه دل می‌سوزد آتش درکجا افتاده است

آرزو از سینه بیرون ‌کن ز کلفتها برآ
عالمی زین دانه در دام بلا افتاده است

تا نفس باقی‌ست جسم خسته را آرام نیست
مشت خاک ما به دامان هوا افتاد‌ه است

در علاجم ای طبیب مهربان زحمت مکش
درد دل عمری‌ست از چشم دوا افتاده است

تا قیامت دشت‌پیمایی‌ کند چون ‌گردباد
هرکخا یک حلقه از زنجیر ما افتاده است

غیر نومیدی سر و برگ شهید عشق چیست
از سر افتاده اینجا خونبها افتاده است

دیده تا دل فرش راه خاکساری کرده‌ایم
از نفس تا موج مژگان بوربا افتاده است

شوخی انداز شبنم ننگ گلزار حیاست
خنده ی ‌حسن از عرق ‌‌دندان‌نما افتاده ا‌ست

معنی دولت سراپا صورت افتادگی‌ست
از تواضع سایه ی بال هما افتاده است

اضطراب موج آخر محو گوهر می‌شود
در کمین ما دل بی مدعا افتاده است

عالمی شد بیدل ار سرگشتگی پامال‌یأس
تخم ما هم در خم این آسیا افتاده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.