هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به زیبایی‌های آینه و نقش آن در بازتاب حقیقت و صفای دل می‌پردازد. آینه در این شعر نماد صداقت، انتظار و حیرت است و جهان را با تمام خوبی‌ها و زشتی‌ها منعکس می‌کند. شاعر از صفای دل و دوری از کدورت سخن می‌گوید و تأکید دارد که تنها دلی صاف و بی‌آلایش مانند آینه می‌تواند حقیقت را نمایان کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری دارد که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی قابل درک است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی فاخر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۱۳

در آن بساط‌که حسنت دچار آینه است
بهشت آینهٔ انتظار آینه است

ز نقش پای تو، کایینه‌دار آینه است
بساط روی زمین را بهار آینه است

اگر ز جوهر نظاره نیست دام به دوش
چرا ز روی تو حیرت شکار آینه است

به یاد جلوه‌، نظر باختیم‌، لیک چه سود
که این‌گل از چمن انتظار آینه است

به دستگاه صفاکوش‌، گر دلی داری
همین فروغ نظر اعتبار آینه است

توان ز ساده‌دلی گشت نسخهٔ تحقیق
که خوب و زشت جهان درکنارآینه است

صفای دل طلبی، دیده در خم مژه گیر
نمد، زگردکدورت حصار آینه است

به قدر شرم‌گل افشاند، بی‌نقابی حسن
عرق به عالم شوخی بهار آینه است

کدورت از دم هستی‌، کشد دل آگاه
نفس به چشم تامل غبار آینه است

چراغ انجمن شوق جزتحیرنیست
نهان پردهٔ دل آشکار‌آینه‌است

به روی‌کار نیاید، هنر، ز صاف‌دلان
که عرض جوهر خود، زنگبار آینه است

ز نقش‌های بد و نیک این جهان بیدل
دلی‌که صاف شود، در شمار آینه است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.