هوش مصنوعی: مریدی از پیر خود شکایت می‌کند که از آمدن مردم به زیارتش خسته شده است. پیر به او پیشنهاد می‌دهد که به درویشان کمک کند و از ثروتمندان درخواست کمک مالی داشته باشد تا دیگر کسی به سراغش نیاید. در ادامه، اشاره می‌شود که اگر گدا پیشرو لشکر اسلام باشد، کافران از ترس توقع فرار می‌کنند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از تمثیل و زبان ادبی ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

حکایت شمارهٔ ۳۶

مریدی گفت پیر را: چه کنم کز خلایق به رنج اندرم، از بس که به زیارت من همی‌آیند و اوقات مرا از تردّد ایشان تشویش می‌باشد. گفت: هر چه درویشانند مر ایشان را وامی بده و آنچه توانگرانند از ایشان چیزی بخواه که دیگر یکی گرد تو نگردند.

گر گدا پیشرو لشکر اسلام بود
کافر از بیم توقع برود تا در چین
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.