هوش مصنوعی:
مردی مست در راه خوابیده بود. عابدی از کنارش گذشت و با نگاهی تحقیرآمیز به او نگریست. مرد مست بیدار شد و گفت: اگر من ناجوانمردم، تو مانند جوانمردان با من رفتار کن. سپس با بیان چند بیت، عارف را به بردباری و گذشت دعوت کرد و یادآوری کرد که همه سرانجام به خاک تبدیل میشوند.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
حکایت شمارهٔ ۳۸
یکی بر سر راهی مست خفته بود و زمام اختیار از دست رفته عابدی بر وی گذر کرد و در آن حالت مستقبح او نظر کرد جوان از خواب مستی سر بر آورد و گفت
اذا مَرّوا بِاللغو مَرّوا کراماً . .
اگر من ناجوانمردم به کردار
تو بر من چون جوانمردان گذر کن
دریای فراوان نشود تیره به سنگ
عارف که برنجد تنک آب است هنوز
ای برادر چو خاک خواهی شد
خاک شو پیش از آن که خاک شوی
اذا مَرّوا بِاللغو مَرّوا کراماً . .
اگر من ناجوانمردم به کردار
تو بر من چون جوانمردان گذر کن
دریای فراوان نشود تیره به سنگ
عارف که برنجد تنک آب است هنوز
ای برادر چو خاک خواهی شد
خاک شو پیش از آن که خاک شوی
تعداد ابیات: ۱۰
۱۳۰۳
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.