هوش مصنوعی: این متن حکایتی است از اختلاف بین دو فرد در بغداد که هر دو خود را خواجه و بنده سلطان می‌دانند. یکی از آنها به دیگری اشاره می‌کند که او رنج و سختی‌های زندگی را تجربه نکرده و در ناز و نعمت زندگی می‌کند، در حالی که خودش سر به آستان سلطان دارد و فروتن است.
رده سنی: 14+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات قدیمی ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد، که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

حکایت شمارهٔ ۳۹

این حکایت شنو که در بغداد
رایت و پرده را خلاف افتاد

من و تو هر دو خواجه تا شانیم
بنده بارگاه سلطانیم

تو نه رنج آزموده‌های نه حصار
نه بیابان و باد و گرد و غبار

تو بر بندگان مه رویی
با غلامان یاسمن بویی

گفت من سر بر آستان دارم
نه چو تو سر بر آسمان دارم
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.