هوش مصنوعی: دو شاهزاده در مصر بودند؛ یکی به دنبال علم رفت و دیگری به جمع‌آوری ثروت پرداخت. سرانجام، اولی به عنوان عالمی بزرگ شناخته شد و دومی به مقام پادشاهی مصر رسید. پادشاه با نگاهی تحقیرآمیز به عالم گفت که او به سلطنت رسیده، اما عالم همچنان فقیر است. عالم پاسخ داد که او میراث پیامبران (علم) را به دست آورده، در حالی که پادشاه میراث فرعون و هامان (ثروت و قدرت) را دارد و شکرگزار است که قدرت ستمگری ندارد.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و دینی است که برای درک بهتر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از تمثیل و مقایسه‌های عمیق ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

حکایت شمارهٔ ۲

دو امیر زاده در مصر بودند یکی علم آموخت و دیگر مال اندوخت عاقبة الاَمر آن یکی علاّمه عصر گشت و این یکی عزیز مصر شد پس این توانگر به چشم حقارت در فقیه نظر کردی و گفتی من به سلطنت رسیدم و این همچنان در مسکنت بمانده است. گفت ای برادر شکر نعمت باری عزّ اسمه همچنان افزونتر است بر من که میراث پیغمبران یافتم یعنی علم و ترا میراث فرعون و هامان رسید یعنی ملک مصر.

کجا خود شکر این نعمت گزارم
که زور مردم آزاری ندارم
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.