هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی یا صوفیانه است که در آن شاعر از خواجه (معمولاً اشاره به پیر یا مرشد صوفی) درخواست میکند تا جامی از خون بچهی تاک (شراب) برایش بفرستد. شاعر این شراب را با ویژگیهای نمادین مانند بوی مشک و رنگ عقیق توصیف میکند و بیان میکند که با نوشیدن آن، به یاد خواجه خواهد بود و دوباره روحیه خواهد گرفت.
رده سنی:
18+
این متن شامل مفاهیم نمادین و عرفانی مانند شراب و خون است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد. همچنین، تفسیر چنین متونی معمولاً نیاز به دانش و بلوغ فکری دارد.
طلب ِ جام
ای خواجهٔ مبارک بر بندگان شفیق
فریاد رس که خون رهی ریخت جاثلیق
یک جام خون بچهٔ تاکم فرست ، از آنک
هم بوی مشک دارد و هم گونهٔ عقیق
تا ما به یاد خواجه دگر بار پر کنیم
ار خون خوشه ، اَکحَل و قیفال و باسلیق
فریاد رس که خون رهی ریخت جاثلیق
یک جام خون بچهٔ تاکم فرست ، از آنک
هم بوی مشک دارد و هم گونهٔ عقیق
تا ما به یاد خواجه دگر بار پر کنیم
ار خون خوشه ، اَکحَل و قیفال و باسلیق
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:پیری
گوهر بعدی:پنجاه سالگی شاعر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.