هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و علاقه خود به معشوق سخن میگوید و از خوابی که دیده است تعبیر میخواهد. او معشوق را محرم راز خود میداند و از او میخواهد که به سخنانش گوش دهد. شاعر خود را به عنوان آیینهای میبیند که هر رنگ و بویی را منعکس میکند و در دست معشوق مانند یک اسباببازی است که نقشهای او را به نمایش میگذارد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۳۸
بَران بودم که فرهنگی بِجویَم
که آن مَهْ رو نَهَد رویی به رویَم
بِگُفتم یک سُخَن دارم به خاطر
به پیش آ تا به گوشِ تو بگویم
که خوابی دیدهاَم من دوشْ ای جان
زِ تو خواهم که تَعْبیرشْ بِجویَم
ندارم مَحْرَم این خوابْ جُز تو
تو بِشْنو ای شَهِ سَتّار خویَم
بِجُنبانید سَر را و بِخَندید
سَری را که بِدانَد مو به مویَم
که یعنی حیله با من میسِگالی
که من آیینه هر رنگ و بویَم
مِثالِ لُعْبَتیاَم در کَفِ او
که نَقْشِ سوزنِ زَرْدوزِ اویَم
نباشد بیحَیاتْ آن نَقْشْ کو کرد
کَمین نَقْشَشْ مَنَم درهای و هویَم
بَران بودم که فرهنگی بِجویَم
که آن مَهْ رو نَهَد رویی به رویَم
بِگُفتم یک سُخَن دارم به خاطر
به پیش آ تا به گوشِ تو بگویم
که آن مَهْ رو نَهَد رویی به رویَم
بِگُفتم یک سُخَن دارم به خاطر
به پیش آ تا به گوشِ تو بگویم
که خوابی دیدهاَم من دوشْ ای جان
زِ تو خواهم که تَعْبیرشْ بِجویَم
ندارم مَحْرَم این خوابْ جُز تو
تو بِشْنو ای شَهِ سَتّار خویَم
بِجُنبانید سَر را و بِخَندید
سَری را که بِدانَد مو به مویَم
که یعنی حیله با من میسِگالی
که من آیینه هر رنگ و بویَم
مِثالِ لُعْبَتیاَم در کَفِ او
که نَقْشِ سوزنِ زَرْدوزِ اویَم
نباشد بیحَیاتْ آن نَقْشْ کو کرد
کَمین نَقْشَشْ مَنَم درهای و هویَم
بَران بودم که فرهنگی بِجویَم
که آن مَهْ رو نَهَد رویی به رویَم
بِگُفتم یک سُخَن دارم به خاطر
به پیش آ تا به گوشِ تو بگویم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.