هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق، حسرت، انتظار، و رنج‌های روحی سخن می‌گوید. شاعر از داغ دل، غبار خطای زمان، و حیرت‌های عاشقانه می‌گوید و به مفاهیمی مانند فنا، عزلت، و انتظار اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۵۲

تا غبارخط برآن حسن صفا پیرا نشست
یک جهان امید در خاکستر سودا نشست

داغ سودای تو دود انگیخت از بنیاد دل
گرد برمی‌خیزد از جایی‌که نقش‌پا نشست

حیرت ما دستگاه انتظار عالمی‌ست
هرکه شد خاک سر راهت به چشم ما نشست

حسن در جوش عرق خفت از ترددهای ناز
آب این‌گوهرز شوخی بر رخ دریا نشست

پرگران خیزیم از سعی ضعیفیها مپرس
نقش‌‌‌سنگی‌کردگل تمثال ما هرجا نشست

فیض عزلت عالمی را در بغل می‌پرورد
مردمک در سایهٔ مژگان فلک‌پیما نشست

سربلندی خواهی از وضع ادب غافل مباش
نشئه برمی‌خیزد از جوشی‌که در صهبا نشست

پیرگردیدی دگر با دل‌گرانجانی مکن
پنبه‌ات تا چند خواهد بر سر مینانشست

در دل ما چون شرارکاغذ آتش زده
داغ هم یک‌لحظه نتوانست بی‌پروا نشست

یک جهان موهومی از آثار ما پر می‌زند
ای فنا مشتاق باید در خیال ما نشست

حسرت دل را زمینگیری نمی‌گردد علاج
ناله‌در سیر است بیدل‌کوه‌اگر ازپانشست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.