هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر بزرگ پارسی‌گوی، سرشار از مضامین عرفانی و فلسفی است. شاعر در این ابیات از مفاهیمی مانند عشق، حسرت، نومیدی، و رازهای درون سخن می‌گوید. نگاه و چشم به عنوان نمادهایی از درک و شناخت مطرح شده‌اند و شاعر از جدایی و فراق نیز یاد می‌کند. زبان شعر پیچیده و پر از استعاره و کنایه است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و کنایه‌ها نیاز به درک ادبی بالاتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۶۸۲

عالم طلسم وحشت چشم سیاه اوست
تا ذره‌ای‌ که می‌رمد از خود نگاه اوست

ماییم و پاسبانی خلوت‌سرای چشم
بیرون رو، ای نگاه‌! که این خوابگاه اوست

شبنم به نیم چشم زدن جوهر هواست
آزاده بیدلی‌که همان اشک آه اوست

بیتاب عشق اگر همه ریگ روان شود
تا سر بجاست آبلهٔ پا به راه اوست

از آه و ناله،‌ دل به غلط پی نمی‌برد
زین دشت هرچه‌گرد برآرد سپاه اوست

حیرت نگاه شوکت نومیدی خودم
کاین هفت‌عرصه‌، یک کف بی‌دستگاه اوست

در وادیی‌ که حسرت ما، آب می‌خورد
موج نگاه تشنه‌، هجوم گیاه اوست

با محرمان عجز، حوادث چه می‌کند
سرهای جیب الفت ما در پناه اوست

ته‌جرعهٔ شراب غروری است عجز ما
رنگ شکسته سایهٔ طرف ‌کلاه اوست

دلدار تا تو رفته‌ای از خود رسیده است
بیدل‌گذشتنی که همین شاهراه اوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.