هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبان نمادین و تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند رنج، صبر در برابر تقدیر، ناامیدی، و عجز در برابر شرایط سخت زندگی می‌پردازد. شاعر از تصاویری مانند شیشه شکسته، سنگ به دندان، و زخم نمکدان برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و تصاویر نمادین مورد استفاده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۹۰

دل در قدم آبله پایان‌که شکسته‌ست
این‌شیشه به‌هرکوه‌و بیابان‌که شکسته‌ست

جز صبر به آفات قضا چاره نشاید
در ناخن تدبیر نیستان‌که شکسته‌ست

با سختی ایام درشتی مفروشید
ای‌بیخبران سنگ به دندان‌که شکسته‌ست

گر ناز ندارد سر سوتش غبارم
دامان تو، ای سرو خرامان‌که شکسته‌ست

هر سو چمن‌آرایی نازی‌ست درین باغ
آیینه به این رنگ گل‌افشان‌که شکسته‌ست

گل بی‌تپشی نیست جگرداری رنگش
جز خنده بر این‌زخم نمکدان‌که شکسته‌ست

گرعجز عنان‌گیر ز خود رفتن من نیست
رنگم چوگل‌شمع پریشان‌که شکسته‌ست

با چاک جگر بایدم ازخویش برون جست
چون‌صبح‌به‌رویم در زندان‌که شکسته‌ست

کر موج ندارد تب وتاب نم اشکم
در چشم‌محیط این‌همه‌مژگان‌که شکسته‌ست

عم‌ری‌ست جنون‌می‌کنم از خجلت افلاس
دستی‌که ندارم به گریبان‌که شکسته‌ست

هر ذره جنون چشمی از دیدهٔ آهوست
آیینهٔ مجنون به بیابان‌که شکسته‌ست

بیدل نفسی چند فضولی‌کن وبگذر
بر خوان‌کریمان دل مهمان‌که شکسته‌ست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.