هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، تسلیم، ناامیدی و امید می‌پردازد. شاعر از طبیعت و عناصر آن برای بیان مفاهیم انتزاعی استفاده می‌کند و بر اهمیت درک عمیق زندگی و پذیرش تقدیر تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۷۱۶

درگلستانی‌که دل را با اشاراتش سری‌ست
سبزه‌گرگل می‌کند ابروی ناز دلبری‌ست

ذوق پیدا-‌بی قیامت صنعت است آگاه باش
درکمین خودنمابیها پری میناگری‌ست

شش جهت جزکاهش‌و بالیدن‌نیرنگ نیست
اختراع این بس‌،‌که ماه نو، جبین لاغری‌ست

گلفروش است از بهار لاله‌زار این چمن
آتش داغی‌که در پیراهنش خاکستری‌ست

ظرف‌استعداد مستان ساقی‌بزم‌است و بس
باده‌گر خواهی‌همان‌لب‌بازکردن ساغری‌ست

انفعال‌گمرهی در اشراف عجز نیست
خامهٔ تسلیم ما را خط‌کشیدن مسطری‌ست

صورت انگشت زنهاریم و قدی می‌کشیم
در بلندیهای ناخن‌گردن ما را سری‌ست

درشکست‌رنگ‌یکسر ذوق‌راحت‌خفته است
شمع ما سرتا قدم سامان بالین پری‌ست

حرص تا باقی‌ست باید غوطه درحرمان زدن
از توقع‌گر توانی چشم بستن‌گوهری‌ست

یک دو دم درگوشهٔ بی‌مدعایی واکشید
صافی آیینه‌، بیمار نفس را، بستری‌ست

سیر زانو نیز ممکن نیست بی‌فرمان عشق
پیش‌ما آیینه‌است اما به دست دیگری‌ست

نیستم نومید رحمت‌،‌کرد دوتایم‌کرد چرخ
حلقه‌ام‌اما همان‌در پیش‌چشم‌من دری‌ست

خواه‌در صحراست شبنم خواه در آغوش‌گل
هرکجا باشم‌بضاعتها همن‌چشم‌تری‌ست

بیدل از اقبال ترک مدعا غافل مباش
در شکست آرزوها ناامیدی لشکری‌ست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.