هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از ندامت و پشیمانی خود از شکستن توبه و تسلیم شدن در برابر وسوسهها سخن میگوید. او از این که نتوانسته در برابر وسوسهها مقاومت کند و بارها به گناه بازگشته است، اظهار ناراحتی میکند. همچنین، از این که از بندگی خدا خسته شده و به جای آن به دنبال لذتهای دنیوی رفته است، ابراز پشیمانی میکند.
رده سنی:
16+
این شعر مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی مانند توبه، وسوسه، و ندامت را مطرح میکند که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۵۵۷
یا رَب توبه چرا شِکَستم؟
وَزْ لُقمه دَهان چرا نَبَستم؟
گَر وَسوسه کرد گِردْ پیچم
در پیچِش او چرا نِشَستم؟
آخِر دیدم به عقلْ موضِع
صد بار و هزار بار رَستم
از بندگی خدا مَلولَم
زیرا که به جانْ گِلوپَرَستم
خود مَنْ جَعَل الْهُموم هَمًّا
از لَفْظِ رَسولْ خوانده اَسْتم
چون بر دلِ من نشسته دودی
چون زود چو گَرد بَرنَجَستم؟
اینها که نِبِشتم از نَدامَت
آن وَقت نِبِشته بود دستم
وَزْ لُقمه دَهان چرا نَبَستم؟
گَر وَسوسه کرد گِردْ پیچم
در پیچِش او چرا نِشَستم؟
آخِر دیدم به عقلْ موضِع
صد بار و هزار بار رَستم
از بندگی خدا مَلولَم
زیرا که به جانْ گِلوپَرَستم
خود مَنْ جَعَل الْهُموم هَمًّا
از لَفْظِ رَسولْ خوانده اَسْتم
چون بر دلِ من نشسته دودی
چون زود چو گَرد بَرنَجَستم؟
اینها که نِبِشتم از نَدامَت
آن وَقت نِبِشته بود دستم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.