هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و غنایی از بیدل دهلوی، با زبان نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به بیان حالات درونی شاعر، حسرت‌ها، آرزوها و پرسش‌های فلسفی او می‌پردازد. مفاهیمی مانند عشق، ناکامی، جستجوی معنا، و رابطه انسان با هستی در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 18+ متن از نظر زبانی پیچیده و پر از نمادها و استعاره‌های عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۷۲۳

ای صبح گرد ناز تو از کاروان کیست
بر خو چیدن تو متاع دکان‌کیست

آنجاکه فرصت من وما تیر جسته است
ترسم نفس کشی و ندانی کمان کیست

سر برنیاوری چوگهر از سجود جیب
گر محرمت‌کنندکه دل آستان‌کیست

داغم ز دست بی‌اثریهای آه خویش
این آتش فسرده چه‌گویم به جان‌کیست

خون شد بهار حسرت و رنگی برون نداد
صبح مراد ما نفس ناتوان‌کیست

بلل به ناله حرف چمن را مفسراست
یارب زبان نکهت‌گل ترجمان‌کیست

در هرکجا ز مشت خس ما نشان دهند
آتش زن وبسوز، مپرس آشیان‌کیست

عمری‌ست گردشی نگرفته‌ست دامنم
رنگ تحیرآینه ضبط عنان‌کیست

هرجا نوای زمزمهٔ تار بشنوی
ای آرزو بنال و مگو داستان کیست

گر حرف غنچهٔ تو عروج بهار نیست
چندین سحر تبسم گل نردبان کیست

عمری به پیچ و تاب سیه‌روزی‌ام‌گذشت
بختم غبار طرهٔ عنبرفشان‌کیست

آنجاکه جلوه مشتری امثحان شود
عرص متاع حوصله جنس دکان‌کیست

بیدل زوضع خامشی غنچه سوختم
این بوسه‌سنج‌گلشن فکر دهان کیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.