هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از مولانا جلالالدین رومی است که در آن شاعر از عشق الهی و تأثیر آن بر وجود خود سخن میگوید. او بیان میکند که عشق الهی تمام وجودش را سوزانده و او را از هر عقده و ناپاکی پاک کرده است. شاعر از فضل و بخشش الهی سخن میگوید و تأکید میکند که همه چیز او از جمله جود و بخششش، از خداوند سرچشمه میگیرد. او همچنین از شمس تبریز به عنوان الهامبخش خود یاد میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۵۶۰
تا عشقِ تو سوخت هَمچو عودم
یک عُقده نَمانْد از وجودم
گَهْ بارویِ چَرخْ رَخْنه کردم
گَهْ سِکّه آفتابْ سودم
چون مَهْ پِیِ آفتاب رفتم
گَهْ کاهیدم گَهی فُزودم
از تو دلِ من نمیشَکیبَد
صد بار مَنَش بیازمودم
این بَخشِشِ توست زورِ من نیست
گَر حَلْقه سیم دَررُبودم
گَر دشمنِ چاشْتم خُفاشَم
وَرْ مُنْکِرِ احمدم جُهودم
تَفهیم تو تیز کرد گوشم
کان رازِ شَریف را شُنودم
سیل آمد و بُرد خُفتگان را
من تِشنه بُدَم نمیغُنودم
صَیقل گَرِ سینه امرِ کُنْ بود
گَر من زِ کَسَل نمیزُدودم
توفیر شُد از مَکارِم تو
هر تَقصیری که من نِمودم
من جود چرا کُنم به جَلْدی
کَزْ جودِ تو مو به مویْ جودم
از عشقِ تو بر فَرازِ عَرشَم
گَر بالایم وَگَر فُرودم
از فَضْلِ تو است اگر ضَحوکَم
از رَشکِ تو است اگر حَسودم
بس کردم ذکرِ شَمسِ تبریز
ای عالِمِ سِرِّ تار و پودم
یک عُقده نَمانْد از وجودم
گَهْ بارویِ چَرخْ رَخْنه کردم
گَهْ سِکّه آفتابْ سودم
چون مَهْ پِیِ آفتاب رفتم
گَهْ کاهیدم گَهی فُزودم
از تو دلِ من نمیشَکیبَد
صد بار مَنَش بیازمودم
این بَخشِشِ توست زورِ من نیست
گَر حَلْقه سیم دَررُبودم
گَر دشمنِ چاشْتم خُفاشَم
وَرْ مُنْکِرِ احمدم جُهودم
تَفهیم تو تیز کرد گوشم
کان رازِ شَریف را شُنودم
سیل آمد و بُرد خُفتگان را
من تِشنه بُدَم نمیغُنودم
صَیقل گَرِ سینه امرِ کُنْ بود
گَر من زِ کَسَل نمیزُدودم
توفیر شُد از مَکارِم تو
هر تَقصیری که من نِمودم
من جود چرا کُنم به جَلْدی
کَزْ جودِ تو مو به مویْ جودم
از عشقِ تو بر فَرازِ عَرشَم
گَر بالایم وَگَر فُرودم
از فَضْلِ تو است اگر ضَحوکَم
از رَشکِ تو است اگر حَسودم
بس کردم ذکرِ شَمسِ تبریز
ای عالِمِ سِرِّ تار و پودم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.