هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی عرفانی و فلسفی، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، ناامیدی، گذرایی زندگی و جستجوی معنا می‌پردازد. شاعر با تصاویری مانند اشک بی‌اثر، خانه‌ای بی‌در، آینه‌ی زنگارگرفته و شمعی بی‌سحر، حالتی از یأس و حسرت را بیان می‌کند. او همچنین به ناپایداری دنیا و فریبندگی ظواهر اشاره دارد و تأکید می‌کند که فهم حقیقت زندگی نیازمند بصیرتی فراتر از دید معمولی است.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، مانند ناپایداری زندگی، جستجوی معنا، و نقد اجتماع، برای درک و تجربه‌ی کامل نیازمند بلوغ فکری و عاطفی است که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۴۹

عمری‌ست به‌چشمم ز نم اشک اثر نیست
ای دل تو کجایی ‌که غبارت به نظر نیست

محرومی غفلت نظری را چه علاج ‌است
خلقی‌ست درین خانه برون در و در نیست

وهم آینهٔ خلق به زنگارگرفته‌ست
گر چشم‌گشایی مژه‌ات پیش نظر نیست

طاث همه را در دم شمشیر نشانده‌ست
تا سینه درین معرکه باقیست سپر نیست

با لعل بتان سهل مدان دعوی یاقوت
کم نیست دم لاف همان را که جگر نیست

تشویش تردّد مکش از فکر میانش
دست تو گر اینخا نشود حلقه‌ کمر نیست

بی ‌دردی ما زبر فلک سخت غریب است
در خانهٔ دودیم و کسی را مژه تر نیست

امید فنا نیز درین بزم فضولیست
این ‌شمع‌ در اینجا همه ‌شام ‌است ‌و سحر نیست

چون شیشهٔ ساعت به فسونخانهٔ‌ گردون
زبر قدم آن خاک نیابی‌ که به سر نیست

معیار برومندی این باغ گرفتیم
سرها به سر دار رسیده‌ست ثمر نیست

جان‌ و جسد عشق‌ و هوس جمله سراب است
کس نیست ‌کند فهم که هستی چقدر نیست

ای‌گرد پر افشان سحر در چه خیالی
چین کن زه دامن ‌که ‌گریبان دگر نیست

نامحرم پرواز فنایم چه توان کرد
چون رنگ پری دارم و سر در ته پر نیست

بیدل اگر این است سر و برگ شعورت
هرچند به آن جلوه رسی غیر خبر نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.