هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های پیچیده، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، گذر زمان، و ناپایداری زندگی می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند نسیم، مو، آهو، و سیل برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند. در نهایت، شعر به مفاهیمی مانند عذاب عشق، ناامیدی، و پذیرش تقدیر اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۰۷

یک شبم در دل نسیم یاد آن‌گیسو گذشت
عمر در آشفتگی‌ چون سر به زیر مو گذاشت

شوخی اندیشهٔ لیلی درین وادی بلاست
بر سر مجنون قیامت از رم آهوگذشت

هیچ‌ کافَر را عذاب مرگ مشتاقان مباد
کز وداع خویش باید از خیال او گذشت

ای دل از جور محبت تا توانی دم مزن
ناله بی‌درد است خواهد از سر آن‌ کو گذشت

سیل همو‌اری مباش از عرض افراط‌ کجی
چین پیشانیست هرگه شوخی از ابرو گذشت

از سراغ عافیت بگذر که در دشت جنون
وحشت سنگ نشانها از رم آهو گذشت

عاقبت نقش قدم‌ گردید بالینم چو شمع
بسکه در فکر خود افتادم سر از زانو گذشت

موج جوهر می‌زند هر قطره خون در زخم من
سبزهٔ تیغ‌که یارب بر لب این جو گذشت

بی‌تأمل می‌توان طی کرد صد دریای خون
لیک نتوان،‌ از سر یک قطره‌، آب رو گذشت

تا به خود جنبی نشانها بی‌نشانی ‌گشته ست
ای بسا رنگی‌که در یک پر زدن از بو گذشت

بستر ما ناتوانان قابل تغییر نیست
موج گوهر آنقدر آسود کز پهلو گذشت

گر به این رنگ است بیدل کلفت ویرانه‌ات
رحم‌ کن بر حال سیلی‌ کز بنای او گذشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.