هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند گذر زمان، بی‌ثباتی زندگی، تأمل در هستی، و رهایی از تعلقات مادی می‌پردازد. شاعر با تصاویری نمادین مانند دود، سراب، و گذشتن ماهتاب، گذرا بودن زندگی و ناپایداری امور را بیان می‌کند. همچنین، بر اهمیت رهایی از خیالات و رسیدن به حقیقت تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، نیازمند درک و تجربه‌ای است که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان از آن برخوردارند. همچنین، برخی از اشارات نمادین ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۸۳۹

چنین‌که عمر تأملگر شتاب‌گذشت
هوای آبله‌ای از سر حباب گذشت

به چشم‌بند جهان این چه سحرپردازی‌ست
که بی‌حجابی آن جلوه از نقاب‌گذشت

به هر طرف نگرم دود دل پرافشان است
کدام سوخته زین وادی خراب گذشت

جنون‌پرستی اغراض ننگ طبع مباد
حیا نماند چو انصاف از حساب‌گذشت

کسی به چارهٔ تسکین ما چه پردازد
که تا به داغ رسیدیم ماهتاب‌گذشت

ز مصرع نفس واپسین عیان‌گردید
که ما ز هر چه‌گذشتیم انتخاب‌گذشت

سیاهکار فضولی مخواه موی سفید
کفن چوپرده د‌رد باید از خضاب‌گذشت

صفا کدورت زنگار چشم نزداید
ز سایه کس نتواند در آفتاب گذشت

ز خود تهی شو و از ورطهٔ خیال برآی
به آن‌کنار همین‌کشتی ز سراب‌گذشت

به عیش غفلت عمری‌که نیست‌کس نرسد
فغان‌که فرصت تعبیر هم به خواب‌گذشت

ز سوز سینه‌ام آگه‌که‌کرد محفل را
که اشک دود شد و از سرکباب‌گذشت

ندانم از چه غرض بال فرصت افشاندم
شرر بیانی‌ام از حاصل جواب گذشت

به وادیی‌که نفس بود رهبربیدل
همین تأمل رفتن‌گران رکاب‌گذشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.