هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند گذر زمان، ناتوانی انسان در برابر تقدیر، تلاشهای بیثمر، و ناامیدی از دستیابی به آرزوها میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند موج دریا، شمع، و آیینه، به بیان احساسات عمیق انسانی و فلسفی میپردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر برای درک و تجربهٔ نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و گذر زمان ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۸۴۴

همت ‌از هر دو جهان ‌جست ‌و ز دل در نگذشت
موج بگذشت ز دریا و ز گوهر نگذشت

آمد و رفت نفس‌،‌گرد پی یکتایی‌ست
کس درین قافله از خویش مکرر نگذشت

شمع بر سر همه جا دامن خاکستر داشت
سعی پرواز ضعیفان ز ته پر نگذشت

ختم‌گردید به بیمار وفا شرط ادب
ما گذشتیم ولی ناله ز بستر نگذشت

هرزه‌دو بود طلب‌، قامت پیری ناگاه
حلقه‌ گردید که می‌باید ازین در نگذشت

پستی طالع شمعم‌که به صحرای جنون
آب آیینه پلی داشت سکندر نگذشت

حرص مشکل که ره فهم قناعت سپرد
آب آیینه پلی داشت سکندر نگذشت

روش معدلت از گردش پرگار آموز
که خطش‌ گر همه‌ کج رفت ز محور نگذشت

طاقت غرهٔ انجام وفا ممکن نیست
ناتوانی‌ست که از پهلوی لاغر نگذشت

شرر کاغذ آتش ‌زده‌ام سوخت جگر
آه از آن فرصت عبرت‌ که به لنگر نگذشت

بر خط جبههٔ ماکیست نگرید بیدل
زین رقم‌کلک قضا بی‌مژه ی تر نگذشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.