هوش مصنوعی:
در این متن، شاعر از عشق قدیمی و تجربههای تلخ و شیرین آن سخن میگوید. او تأکید میکند که از حرفهای حسودان هراسی ندارد و مردانه با مشکلات روبرو میشود. شاعر از درد عشق و همراهی با یار دردکشیده خود سخن میگوید و بر این باور است که از خنجر عشق زخمخوردهاند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و تجربههای زندگی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند 'خنجر عشق' و 'درد هزار' نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۷۱
در عشقِ قدیمْ سال خوردیم
وَزْ گفتِ حَسود بَرنگردیم
زین دَمدَمهها زنان بِتَرسَند
بر ما تو مَخوان که مَردِ مَردیم
مَردانه کنیم کارِ مَردان
پنهان نکنیم آنچه کردیم
ما را تو به زَرد و سُرخْ مَفْریب
کَزْ خَنْجَرِ عشق رویْ زَردیم
بر دَردْ هزار آفرین باد
باقی بَر ما که یارِ دَردیم
وَزْ گفتِ حَسود بَرنگردیم
زین دَمدَمهها زنان بِتَرسَند
بر ما تو مَخوان که مَردِ مَردیم
مَردانه کنیم کارِ مَردان
پنهان نکنیم آنچه کردیم
ما را تو به زَرد و سُرخْ مَفْریب
کَزْ خَنْجَرِ عشق رویْ زَردیم
بر دَردْ هزار آفرین باد
باقی بَر ما که یارِ دَردیم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.