هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند گذر زمان، ناپایداری زندگی، رهایی از تعلقات دنیوی و وهم‌های انسانی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و نمادین مانند اشک، شبنم، کشتی، باد و شمع، به بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و نمادها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۸۵۹

عمر گذشته بر مژه‌ام اشک بست و رفت
پرواز صبح‌، بیضهٔ شبنم شکست و رفت

از خود تهی شوید و ز اوهام بگذرید
خلقی درین محیط به‌ کشتی نشست و رفت

از نقد و جنس حاصل این کارگاه وهم
دیدیم باد بود که آمد به دست و رفت

رفتن قیامتی‌ست که پا لغز کس مباد
هرچند حق‌پرست‌، شد اتش‌پرست و رفت

پوشیده نیست رسم خرابات ما و من
هرکس به یک‌دو جام نفس گشت مست و رفت

در سینه داشتم دلکی عاقبت نماند
آه این سپند سوخته با ناله جست و رفت

بند کشاکش نفس آخر گسیخت عمر
با خویش برد ماهی پر زور شست و رفت

چشم گشوده وحشت دل را بهانه بود
شاهین بی‌تماغه رها شد ز دست و ‌رفت

کس محرم پیام دم واپسین نشد
کز دل چه مژده داد به دل پست پست و رفت

شمعی زبان موعظت بزم‌ گرم داشت
گفتم چسان روم ز در دل نشست و رفت

بیدل غبار قافلهٔ اعتبار ما
باری دگر نداشت همین چشم بست و رفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.