هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از بیدل دهلوی، به مفاهیمی مانند جنون عشق، حیرت وجودی، جستجوی معنوی و ناتوانی در درک حقایق عالم پرداخته است. شاعر با تصاویر شاعرانه و استعاره‌های پیچیده، از دوگانگی‌های وجود انسان، ناپایداری دنیا و رمز و رازهای هستی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم انتزاعی، زبان پیچیده و استعاره‌های عمیق این شعر برای درک و تجربه‌ی مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. این متن更适合 افرادی که با مفاهیم عرفانی و فلسفی آشنایی مقدماتی دارند.

غزل شمارهٔ ۸۷۴

زهی هنگامهٔ امکان‌، جنون‌ساز غریبانت
زمین و آسمان یک چاک دامن تا گریبانت

کتاب معرفت سطری ز درس فهم مجهولت
دو عالم آگهی تعبیری از خواب پریشانت

کدامین راه و کو منزل‌، ‌کجا می‌تازی ای غافل
به فکر دشت و در مُردی و در جیب است میدانت

به انداز تغافل تا به کی خواهی جنون کردن
غبار انگیخت از عالم به پای خفته جولانت

به پیش پا نمی‌بینی چه افسون است تحقیقت
زبان خود نمی‌فهمی چه نیرنگ است عرفانت

نه‌غیری خوانده‌افسونت نه لیلی‌کرده مجنونت
همان ‌شوق تو مفتونت همان چشم تو حیرانت

پی تحقیق‌گردی می‌کنی از دور و بیتابی
ندانم اینقدر بر خود که افشانده‌ست دامانت

شهادت تا رموز غیب پر بی ‌پرده بود اینجا
اگر می‌گشتی آگاه از گشاد و بست مژگانت

جهانی نقش بستی لیک ننمود‌ی به‌کس بیدل
به این‌حیرت چه ‌مکتوبی ‌که نتوان خواند عنوانت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.