هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، درد، حسرت، جستجو و پریشانی می‌پردازد. شاعر از نیرنگ‌های زندگی، تلاش‌های بی‌ثمر، و اشتیاق سوزان سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند عرفان، تنهایی، و ناامیدی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، همراه با بیان دردها و حسرت‌های عاطفی، برای درک بهتر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۹۲۹

دل از نیرنگ آگاهی به چندین پیشه می‌افتد
گره از دانه چون واشد به دام ریشه می‌افتد

دو تا شو در خیال او که سعی‌ کوهکن اینجا
کشد تا صورت شیرین به پای تیشه‌ می‌افتد

ندارد محفل دیر و حرم پروانه‌ای دیگر
به‌ هر آتش همان یک شوق حسرت‌پیشه‌ می‌افتد

ز درد ناقبولیهای اهل دل مشو غافل
که می هم ناله دارد تا ز چشم شیشه می‌افتد

ندانم کیست خضر مقصد آوارگیهایم
که هر جا می‌روم راهم همان در بیشه‌ می‌افتد

بنای عشق تعمیر هوسها برنمی‌دارد
نهال شعله‌ گر آبش دهی از ریشه می‌افتد

به این‌ کلفت نمی‌دانم‌ که بست اجزای مضمونم
که از یادم گره در رشتهٔ اندیشه می‌افتد

تحیر بال و پر شد شوخی نظارهٔ ما را
چو دل آیینه ‌گردد پر تماشا پیشه می‌افتد

به هر جا نرگست از جیب مستی سر برون آرد
شکست رنگ صهبا دربنای شیشه می‌افتد

جهان از پرتو عشقت چراغان شد که هر خاری
به‌ شمعی می‌رسد، چون آتش اندر بیشه‌ می‌افتد

چنان در بیستون سینه‌ گرم‌ کاوشم بیدل
که خون از ناخن من چون شرار از تیشه میا‌فتد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.