هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات عشق، جنون، ناامیدی، تلاش و حسرت می‌پردازد. شاعر از عشق و هنر سخن می‌گوید و بیان می‌کند که رسیدن به آرزوها تنها با آرزو ممکن نیست. همچنین، از ناامیدی و تلاش‌های بی‌ثمر صحبت می‌کند و در نهایت به زیبایی و تأثیر عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی در این شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و حسرت نیاز به بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۹۳۲

جنون اندیشه‌ای بگذار تا دل بر هنر پیچد
به‌دانش نازکن چندانکه سودایی به سر پیچد

حصول ‌کام با سعی املها برنمی‌آید
عنان ریشه دشوار است تحصیل ثمر پیچد

نگه محو جمال اوست اما چشم آن دارم
که ‌دل ‌هم قطره‌ اشکی‌ گردد و بر چشم تر پیچد

ز آغوش نقابش تا قیامت‌ گل توان چیدن
اگر بر عارض رنگین شبی از ناز درپیچد

تواند در تکلم شکرستان ریزد از گوهر
لبی‌کز خامشی موج‌گهر را در شکر پیچد

صدای تیغ او می‌آید از هر موج این دریا
در این اندیشه حیرانست دل تا از که سرپیچد

نفس هم برنمی‌دارد دماغ صبح نومیدی
دعای ما کنون خود را به طومار دگر پیچد

خوشا قطع امید و پرفشانیهای اندازش
که صد عمر ابد در فرصت رقص شرر پیچد

به رنگ‌گردباد آن به‌که وحشت‌پرور شوقت
بجای دامن پیچیده خود را برکمر پیچد

چه امکان‌ست طی‌گردد بساط‌حسرت عاشق
چو مژگان هر دو عالم را مگربریکدگرپیچد

تعین هرچه باشد خجلت دون‌همتی دارد
به‌ کوتاهی‌ست‌ میل ‌رشته‌بر خود هر قدر پیچد

کسی بیدل به سعی‌وحشت از خود برنمی‌آید
ز غفلت تاکجا گرداب ما از بحر سر پیچد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.