هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر فارسی‌زبان، سرشار از مضامین عرفانی، فلسفی و اجتماعی است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های پیچیده، به بیان دردها و رنج‌های بشری، ناپایداری دنیا، و جستجوی معنا در هستی می‌پردازد. او از عناصری مانند دریا، حباب، موج، مرغ، و آیینه برای انتقال مفاهیم عمیق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان پیچیده و استعاره‌های دشوار ممکن است برای خوانندگان جوانتر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۹۸۰

بت هندی‌ کی از دردسر ترکان خبر دارد
در این کشور میان‌کو تا دماغ بهله بردارد

درین‌ دریا که هر یک قطره صد دامن‌ گهر دارد
حباب ما به دل پیچیده آه بی‌اثر دارد

نباشدگرتلاش عافیت نقد است آرامت
نفس را سعی راحت اینقدر زیر و زبر دارد

به یک رنگ از بهار مدعای دل مشو قانع
که این‌آیینه غیر از خون‌شدن چندین‌هنر دارد

حبابم درکنار موج دارد سیر جمعیت
به‌ راحت می‌پرد مرغی‌که زیر بال سر دارد

به روی عشرتم نتوان در چاک جگر بستن
چو مژگان شام ‌من آرایش صبحی ‌دگر دارد

به‌ این‌ هستی اگر نامی به‌دست ‌افتد غنمیت‌دان
که بسیار است اگر دوش نفس آواز بردارد

به ظاهرگر زمینگیرم زمقصد نیستم غافل
که چشم نقش پا از جاده بر منزل نظر دارد

بقدر اعتبارات است ضبط خویش مردم را
چو سنگی آبدار افتد فسردن بیشتر دارد

نخواهد شد سیاهی از جبین اخترم زایل
شب عاشق به موی ‌کاسهٔ چینی سحر دارد

صفا در عرض سامان هنرگم‌ کرده‌ام بیدل
ز جوهر حیرت آیینهٔ من بال وپر دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.