هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی عمیق و نمادین، به موضوعاتی همچون سرنوشت، گذرایی فرصت‌ها، رنج‌های عشق، و ناپایداری دنیا می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند شرم، فرصت‌های از دست رفته، وفا، خموشی، و نیرنگ‌های دنیا سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند عرق پیشانی زمین، شمع، و مهمانسرای عالم، احساسات عمیق انسانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۰۲

ز شرم سرنوشتی‌کز ازل بنیاد من دارد
عرق در چین پیشانی زمین آبکن دارد

بساط ناز می‌پردازم اما ساز فرصت‌کو
مه اینجا پیشتر ز آرایش دامن شکن دارد

به‌این‌فرصت‌بضاعت‌هرچه‌داری‌رفته‌گیر ازکف
گمانی هم ‌کزین بازیچه بردی باختن دارد

وفا جز سوختن آرایش دیگر نمی‌خواهد
همین داغست اگرشمع بساط مالگن دارد

خموشی چشمهٔ جوشست دریای معانی را
مدد از سرمه دارد چون قلم هرکس سخن دارد

به این نیرنگ تاکی خفّت افلاس پوشیدن
فلک صد رنگ می‌گرداند و یک پیرهن دارد

پی یک لقمه در مهمانسرای عالم حاجت
هوس تا دست شوید آبروها ریختن دارد

بهار عمر باید در خزان‌کردن تماشایش
گل شمعی ‌که ما داریم در چیدن چمن دارد

به جایی واکشیدی‌کز سلامت نیست آثاری
تو مست خواب و این ویرانه دیوارکهن دارد

دو روزی عذرخواه نالهٔ دل بایدم بودن
غریبی در دیار بیکسی یاد وطن دارد

اگر از غیرت طبع قناعت آگهی بیدل
به سیلی تا رسد کارت طمع‌ کردن زدن دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.