هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تحول درونی خود سخن میگوید. او ابتدا خود را ناپاک و ناخوشایند میبیند، اما با عشق و تلاش، به پاکی و زیبایی میرسد. او از تاریکی به نور، از درد به شفا، و از خامی به پختگی میرسد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که این تحولات به لطف عشق و الهام از آن بوده است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد تا به درستی درک شود.
غزل شمارهٔ ۱۵۸۶
خویش را چون خار دیدم سویِ گُل بُگْریختم
خویش را چون سِرکه دیدم در شِکَر آمیختم
کاسه پُرزَهر بودم سویِ تِریاق آمدم
ساغَری دُردی بُدَم در آبِ حیوان ریختم
دیده پُردَرد بودم دست در عیسی زَدَم
خامْ دیدم خویش را در پُختهیی آویختم
خاکِ کویِ عشق را من سُرمه جان یافتم
شَعْر گشتم در لَطافَت سُرمه را میبیختم
عشق گوید راست میگویی ولی از خود مَبین
من چو بادَمْ تو چو آتش من تو را اَنْگیختم
خویش را چون سِرکه دیدم در شِکَر آمیختم
کاسه پُرزَهر بودم سویِ تِریاق آمدم
ساغَری دُردی بُدَم در آبِ حیوان ریختم
دیده پُردَرد بودم دست در عیسی زَدَم
خامْ دیدم خویش را در پُختهیی آویختم
خاکِ کویِ عشق را من سُرمه جان یافتم
شَعْر گشتم در لَطافَت سُرمه را میبیختم
عشق گوید راست میگویی ولی از خود مَبین
من چو بادَمْ تو چو آتش من تو را اَنْگیختم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.