هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از مفاهیم عمیق روحانی و فلسفی مانند فنا و بقا، هستی و نیستی، و سفر معنوی سخن می‌گوید. شاعر از جدایی از دنیای مادی و رسیدن به حقیقت وجودی صحبت می‌کند و از مفاهیمی مانند عشق، مستی معنوی، و رهایی از قید و بندهای دنیوی استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۰۱

بارِ دیگر از دل و از عقل و جانْ بَرخاستیم
یار آمد در میان ما از میانْ بَرخاستیم

از فنا رو تافتیم و در بَقا دَربافتیم
بی‌نشان را یافتیم و از نشانْ بَرخاستیم

گَرد از دریا بَرآوردیم و دود از نُهْ فَلَک
از زمان و از زمین و آسْمانْ بَرخاستیم

هین که مَستان آمدند و راه را خالی کنید
نی غَلَط گفتم زِراه و راهْبانْ بَرخاستیم

آتشِ جانْ سَر بَرآوَرْد از زمینِ کالبَد
خاست اَفْغان از دل و ما چون فَغْان بَرخاستیم

کم سُخَن گوییم و گَر گوییم کم کَس پِیْ بَرَد
باده اَفْزون کُن که ما با کَم­زنانْ بَرخاستیم

هستی است آنِ زنان و کارِ مَردان نیستی­ست
شُکر کَنْدَر نیستی ما پَهْلوانْ بَرخاستیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.