هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به موضوعاتی مانند عشق، جدایی، شک و تردید، و حقیقت وجودی انسان می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند دوست و دشمن، رنج شبهه، وابستگی‌های دنیوی، و تقوا سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های عمیق، خواننده را به تفکر در معانی نهفته در پشت ظواهر دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۱۱

در این خرابه نه دشمن نه دوست می‌باشد
به هرچه وارسی آنجاکه اوست می‌باشد

به رنج شبهه مفرسا که حرف مکتب عشق
در آن جریده‌ که بی‌پشت و رو‌ست می‌باشد

غم جدایی اسباب می‌خورد همه کس
همیشه نان تعلق دو پوست می‌باشد

تلاش فطرت دون غیر خودنمایی نیست
دماغ آبله آماس دوست می‌باشد

ز بس‌که نسخهٔ تحقیق ما پریشان است
نظر به‌کاشغر و دل به خوست می‌باشد

غبار معبد تقوا به باده ده‌ کانجا
کمال صدق و صفا تا وضوست می‌باشد

تو لفظ‌، مغتنم انگار، فکر معنی چیست
که مغزها همه محتاج پوست می‌باشد

جبین ز سجده ندزدی ‌که سربلندی شرم
به عالمی‌که زمین روبروست می‌باشد

ز تازه‌رویی اخلاق نگذری بیدل
بهار تا اثر رنگ و بوست می‌باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.